از کودکى به نقاشى و خوشنویسى فارسى علاقه داشتم. درسال ۱۳۶۲ وارد هنرستان در رشته گرافیک شدم. دوران جوانى را به آموختن فنون و تکنیک هاى نقاشى پرداختم. دانشگاه را در رشته نقاشى از سال ۱۳۶۸ در دانشگاه آزاد تهران آغاز کردم وهمواره از آن زمان سعى کرده ام تجربه هاى شخصى خود را در نقاشى به نمایش بگذارم. فوق لیسانسم را از دانشگاه هنر تهران در سال ۱۳۷۷ گرفتم و تاکنون به نقاشى و تدریس در دانشگاه مشغولم.
نقاشى را دوست دارم و از هنرهاى دیگر لذت مى برم. به دلیل اینکه هنر مى تواند مسیر حرکت زندگى را زیباتر کند ، روح و روان انسان را پالایش کند و کیفیت تازه ترى به زندگى بدهد. نقاشى را دوست دارم زیرا مى توانم ، تخیلات و افکارم را به تصویر بکشم و از آنجایى که تجربه گرا هستم ، نحوه بکارگیرى ابزار و چگونگى ساخت کار همیشه مورد توجه ام بوده. از اتفاق و تصادف در حین انجام کار استفاده مى کنم و دوست دارم اثرى که بوجود مى آید ، هیجان انگیز ، لذت بخش و سرگرم کننده باشد و اعتقاد دارم سرعت عمل در اجراى کار کیفیت ویژه ترى به اثر مى دهد.
همیشه به روش هاى ارائه کالیگرافى مدرن بعنوان یک هنر مستقل توجه داشته ام و هنرمندانى که در این رشته پیش تازند مورد توجه من بوده اند ، هنرمندانى که روشهاى جدید را مورد آزمایش قرار مى دهند. در کارهاى کالیگرافى بدنبال راهى براى ارائه روان تر و روش هایى براى بهبود حرفه اى کار هستم و همواره تمام توجه ام به این مسئله بوده که چگونه مى توان کالیگرافى فارسى را با تکنیک هاى نقاشى معاصر ترکیب نموده و شیوه جدیدى را ارائه داد. من با رنگ روغن روى بوم کار مى کنم و تمام تابلو ها با حجم زیاد رنگ بوسیله کارتک انجام شده است.در بیشتر این تابلوها سعى کرده ام ، پس از ساخت حروف روى بوم ، آنها را کمى از شکل بیاندازم و قالب اصلیشان را بهم بریزم و از حالت تزئینى صرف خارجشان کنم.در تعدادى از کارها ، تکنیک کار روش تزئینى ترى دارد و درخشانى مواد بکار گرفته شده خصوصیت بارزترى به کار مى بخشد. چیزى که بیش از همه در نقاشى برایم مهم است ، این است که مخاطب یا بیننده را در وحله اول کمى دچار شوك کند و در مرحله بعدى بیننده را مشغول و سرگرم کند و قدرت بینایى اش را از طریق تکرار و ریتم خطوط به بازى بگیرد. همیشه رویاى انجام کارهاى بسیار بزرگ را در سر دارم و دوست دارم تکنیک ها مختلف و مواد رنگى دیگر را در کارهایم تجربه کنم وهمیشه در نظر داشته ام که این آثار تلطیف کننده فضاهاى زندگى باشند. در جهان معاصر، هنرمند بدون تأثیر از اطرافش کار نمى کند و رویدادهاى اطرافش روى هنرمند و کارش تأثیرگذار است.
خط و خوشنویسى عناصرى است انتزاعى و بصورت نشانه شناخته مى شود و در شکل هایى از آن بصورت سیاه مشق و تکرار و ایجاد ریتم بوجود مى آید .اشکال خطى از تکرار ، تجمع و تفرق حروف بر روى هم یا کنار هم ، ایجاد ریتم و حرکت کرده و ضرب آهنگ خود را دارد و در جاهایى تکرار خطوط هم ریتم ، ایجاد نقش کرده و ضخامت و نحوه بکارگیرى رنگ ، فرم را قوام بخشیده و گود و برجسته بودن خطوط به عمق و بعد فضاى کار کمک مى کند.