دعوت به فرا رفتن از هیاهوی جهان معاصر
گفتوگو با آرمین ابراهیمپور به انگیزه برگزاری نمایشگاه اخیرش
هنر همواره برای بیان آنچه میخواهد از آن سخن بگوید، به زبان دور و اشاره و معنا متصل است. اساسا آنچه هنر را هنر میکند، دست برداشتن از صراحت و گفتن به زبانی غیر از زبان عمومی است. نمایشگاه «شادگاهی» آرمین ابراهیمپور در گالری شیدایی نیز از این قاعده مستثنا نیست. او مثل کارهای پیشین خود به سراغ فیگور و چهره انسان در زمانهای رفته است که گویا از آنچه لودویک ویتگنشتاین، جان جسمها میخواند، خالی شدهاند.
چهرههای سرشار از شادگاهی که در حصار بریده روزنامهها و بریده اتفاقات جهان امروز بیگفتوگو و تا حدودی غمگین، بیهیچ سخنی توسط ابراهیمپور به نمایش درآمده است. ابراهیمپور متولد ۱۳۵۳ تهران و دارای مدرک کارشناسی نقاشی از دانشگاه هنر یزد است و چند نمایشگاه انفرادی و نمایشگاه گروهی برگزار کرده است.او در گفتوگو با جامجم، درباره بهکارگیری مواد و ابزارهای مختلف در آثار نمایشگاه اخیرش، گفت: نخستین چیزی که برای من مهم است، بیان و مفهوم است و استفاده از مواد و ابزار برای بیان، اهمیت دارد.
وی با اشاره به اینکه روزنامه و حروف نقشبسته بر کاغذ، در کارهایش پر رنگ است، اضافه کرد: در دنیایی که ما زیست میکنیم، حجم اخبار و اطلاعاتی که در لحظه مخابره میشود بهواسطه فناوری بسیار زیاد است، گفت: در پارهای موارد خود این مطالب در ذهن ما به شکل بافت درمیآید که در برخی از آثار نمایشگاه «شادگاهی» روی بعضی از واژهها تاکید شدهاند.
تأثیرپذیری از ادبیات و فرهنگ بومی
وی در توضیح دلیل گرایش به پرتره و فیگور در کارهایش، چنین گفت: آنچه مرا به فیگور و پرتره گرایش داده، لذت این است که شما میتوانید چیزی را به نمایش بگذارید که نامیراست. چه بسیار آثار یافتشده در طول تاریخ از غارها تا شهرهایی مثل پمپئی و… که نشاندهنده جاودانگی آثار خلق شده است. حتی حرکت اخیر که روی تابلوی مونالیزا انجام شد که بارها در گذشته تکرار شده، نشاندهنده این است که من و شما اگر عمر کوتاهی داشته باشیم، ولی آثار باقی خواهند ماند و در نتیجه آن تصویر و پرتره ابدی میشود.ابراهیمپور درخصوص تأثیر شرایط ایام کرونا و وضعیت فردگرایی جامعه بر آثار نمایشگاهش گفت: تنهایی یکی از مشخصات انسان مدرن است و انسان امروز بیشتر ارتباط خود را با فضای مجازی و فناوریهای مدرن به تعادل میرساند. بهزعم من در آثاری که در این نمایشگاه به نمایش آمده بهویژه آثاری که پرتره با چشمان باز به شما نگاه میکند، با صریحترین زبان ممکن شما را دعوت میکند تا برای لحظاتی از هیاهوی دنیای پیرامون، فارغ شوید.وی این آثار را بیزمان توصیف کرد و گفت: انسان امروز بیشتر از هر زمانی با مضامینی روبهروست که در ادبیات و فرهنگ ما به آن پرداخته شده، چراکه در اشعار شاعرانی مانند خیام، حافظ، سعدی و… توصیه به عدم اعتماد به دنیا و مهم بودن لحظه میشود. به همین دلیل در آثارم با برخی از عناصر نمادین و سمبولیک مواجه هستید. مثلا سیب که در برخی فرهنگها از آن به عنوان میوه ممنوعه یاد کردهاند، ولی من براین باورم که حتی اگر چنین بوده، الان در کارهای من به شکل امید خود را نشان میدهد.
